سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :73
بازدید دیروز :47
کل بازدید :63572
تعداد کل یاداشته ها : 55
04/4/13
1:8 ع


افتادن سرهایمان از سرگرانی است

برگی که می افتد نه از نامهربانی است


از ناله های جغد فهمیدم درست است

فریادهای نیمه شب ها آسمانی است


پیران جوانی را به خاطر می سپارند

حسی که پیری را نمی بیند جوانی است


مانند یک شبنم که در بند نسیم است

آدم نمی داند که در یک لحظه فانی است


در زیر هر سقفی که باشی غصه ها هست

هر جا که باشی آسمان هایش کمانی است


آهنگ ما در زندگی مشتی هیاهوست

تفسیر گل از زندگی با بی زبانی است



  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ دوستان عزیز و فرهیخته سلام:با کانال اشعار اینجانب در تلگرام و صفحه اینستاگرام من همراهی فرمایید.t.me/hamidrnaderiتلگرام و_hamidreza_naderi_اینستاگرام حمیدرضا نادری